ناسوت|Nasoot

مرکز بررسی کتاب

ناسوت|Nasoot

مرکز بررسی کتاب

ناسوت|Nasoot

سید حسن کاظم زاده
راهنمای کتابخوانی

۵۶ مطلب با موضوع «نوشته های قدیمی» ثبت شده است

این نوشته ها را، با کمال فروتنی تقدیم می کنم به "محمد لکی"، دوستی که چون من ترک زبان است و متاسفانه در این روزها که عصر ارتباطاتش می خوانند کوچک ترین خبری از او ندارم.

سید حسن کاظم زاده

کتاب و ادبیات از دیدگاه صمد بهرنگی

بهرنگی، گرچه برای داستان ماهی سیاه کوچولو جایزه ای بین المللی دریافت نمود اما در عرصه ادبیات، فرد میان مایه ای محسوب می شود و جزء قلل ادبیات داستانی ایران نیست- و بیشتر مرگ و اندیشه مارکسیستی اش از او یک ابرمرد در عرصه داستان سرایی ساخت- اما در این عرصه بسیار انسانی تر از دیگران ظاهر شده است.

او ادبیات را نه ابزار نان خوردن، جایزه گرفتن و مطرح شدن که وسیله ای برای گسترش مطالبات و آگاهی های طبقاتی و سلاحی برای رسوا نمودن چهره ی حقیقی سرمایه داری، دولت شاهنشاهی و خرافه پرستی می دانست و از همین روست که برای بیان اندیشه هایش، ساده ترین و همه فهم ترین زبان را به کار گرفت و چنان می نوشت که برای همه به ویژه کودکان قابل درک باشد.

  • سید حسن کاظم زاده

این نوشته ها را، با کمال فروتنی تقدیم می کنم به "محمد لکی"، دوستی که چون من ترک زبان است و متاسفانه در این روزها که عصر ارتباطاتش می خوانند کوچک ترین خبری از او ندارم.

سید حسن کاظم زاده

زیبایی شناسی مارکسیستی

صمد بهرنگی، قطع به یقین یک مارکسیست بود و طبیعی است که رویکردی مارکسیستی به ادبیات و هنر داشته باشد. لذا لازم است که برای درک بهتر جهان داستانی او ابتدا به نقد و بررسی نظریه مارکسیسم پیرامون هنر و ادبیات بپردازیم.

مارکس دو بار در زندگی خود درصدد تصمیم نگارش کتابی پیرامون زیبایی شناسی و هنر برآمد اما متاسفانه دغدغه ی مبارزه ی طبقاتی و اولویت های انقلابی، مانع از انجام چنین کاری توسط وی شد. ولی این گونه هم نیست که مارکسیسم پیرامون زیبایی شناسی نظری نداشته و سکوت نموده باشد.

  • سید حسن کاظم زاده

این نوشته ها را، با کمال فروتنی تقدیم می کنم به "محمد لکی"، دوستی که چون من ترک زبان است و متاسفانه در این روزها که عصر ارتباطاتش می خوانند کوچک ترین خبری از او ندارم.

سید حسن کاظم زاده

صمد بهرنگی، زندگی و آثار

زندگی

       صمد بهرنگی، دوم تیرماه سال 1318 در تبریز به دنیا آمد و پس از تحصیلات ابتدایی و دبیرستان، در سال 1334 وارد دانشسرای مقدماتی تبریز شد و از مهرماه سال 1336 به عنوان معلم، تدریس خود را در مدارس آغاز نمود.

او همچنین در سال 1337در دوره شبانه دانشکده ادبیات تبریز پذیرفته شد و در سال 1341 در رشته زبان و ادبیات انگلیسی فارغ التحصیل شد.

بهرنگی در سال 1339 نخستین داستانش را با عنوان "عادت" منتشر نمود و پس از آن آثار داستانی و پژوهشی مختلفی را به نگارش درآورد که تعدادی از آنها در زمان حیاتش منتشر شدند.

  • سید حسن کاظم زاده

این نوشته ها را، با کمال فروتنی تقدیم می کنم به "محمد لکی"، دوستی که چون من ترک زبان است و متاسفانه در این روزها که عصر ارتباطاتش می خوانند کوچک ترین خبری از او ندارم.

سید حسن کاظم زاده

انقلاب به معنای در هم ریختن یک شالوده است. و اخلاق نیز یکی از این شاده ها است. از نظر انقلاب اخلاق و حکمیت رابطه ی تنگاتنگی دارد لذا در هم ریختن قواعد اخلاقی نیز یکی از اهداف یا نتایج انقلاب هاست.

انقلاب ها دو وجه مبارزاتی دارند: وجه کسب قدرت و وجه حفظ قدرت. لذا ، همه چیز برای انقلاب ها یک ابزار است: ابزار کسب قدرت و ابزار حفظ قدرت. و اگر چنین نگاهی به انقلاب ها داشته باشیم قادر خواهیم بود تا آن تسویه های خونین، آن زندان های عریض و طویل و آن دستگاه تبلیغاتی و پروپاگاندایی و دروغ پردازانه ی  انقلاب ها را درک و تحلیل کنیم. با این نگره، اخلاق بزرگترین قربانی انقلاب هاست.

  • سید حسن کاظم زاده

 1. من برای پاسارگاد، قبر کورش و هر چیز دیگری که ممکن است به تقابل دولت-ملت در ایران بیانجامد اهمیت می دهم. اما از منظری دیگر، سد سیوند یا گتوند را، از آنجا که به کشاورزان منطقه اجازه ادامه بقاء و حیات می دهد، بر مقبره ای که استخوانهای میّتش، قرنها پیش، توسط جویندگان گنج به غارت رفته ترجیح می دهم.

تمامی آنچه که کورش را در نظرمان بزرگ نموده، کتیبه ی استوانه ای شکل، درب و داغون و رنگ و رو رفته ای است که حامل یکی از آخرین پیامهای این فاتح بزرگ است.

برای اینکه بدانیم این شاهنشاه محترم، چقدر به آنچه گفته پایبند است کافی است که این پیام را در کنار لشگرکشی های بی حد و مرز این بزرگمرد تاریخ بگذاریم تا دریابیم که این بابا برای ملل دیگر همان نقشی را ایفاء نمود که چنگیز خان در به در شده برای ما ایفاء کرد. درست مثل جورج بوش صغیر که در ظاهر دم از آزادی بیان، حقوق بشر و دموکراسی و مبارزه با تروریسم می زند ولی در عمل آب به آسیاب حکومتهای خودکامه عرب و غیر عرب می ریخت و به بهانه های واهی، تا می تواند جنگ و دعوا به راه می انداخت.

  • سید حسن کاظم زاده

این ها، نوشته های من هستند که بر حاشیه ی کتاب "مبانی کلامی اجتهاد" نوشته ام و اینک پس از سال ها به این شکل منتشر می شوند.

£ مقدمه و پیش درآمد قرار گرفتن یک هرمنوسین در موقعیت مکالمه آن است که از پیش احتمال درستی دیدگاه مخاطب خود را پذیرفته و مهم تر اینکه احتمال وجود بخشی از حقیقت در نزد مخاطب را فرض بداند.

£ گفتگوی متن و مفسر بر دو پایه استوار است: اول آن که بپزیریم که متن حرفی برای گفتن دارد و می تواند پاسخگوی بخشی از پرسش های مفسر باشد. و دوم اینکه همه معانی و واقعیت ها نزد مولف نیست و مفسر با اطلاعاتی که نزد خود دارد می تواند واقعیت ها و معانی را که حتا مولف از آن بی خبر است کشف کندو پاسخ هایی را از متن استخراج نماید که در روزگار پیش از مفسر دیگران از آن بی خبر بوده و حتا روح مولف هم از آن آگاه نیست.

£ در برخونش متن تنها سوژه است که فعال است و ابژه یا همان متن در سکوت محض و مطلقی به سر می برد و مشارکتی در فرایند فهم ندارد. اما بر خلاف این دیدگاه، گادامر فرایند برخوانش - موقعیت مکالمه - را فرایندی دو سویه و بده بستانی می داند.

£ گادامر، پرسش را زیربنای شناخت و فهم می داند و معتقد است که ابتدا باید پرسشی داشت و آنگاه به سراغ متن رفت و شناخت ما از متن به شدت وابسته به پرسش ما از متن است. این پرسش های ما هستند که به شناخت ما از متن جهت و سمت و سو می دهند. او فهم را وابسته به پرسش ما و پرسش های ما را امری عصری می داند که با زمانه و زمینه ای که ما در آن زندگی می کنیم در ارتباط است.

  • سید حسن کاظم زاده

این ها، نوشته های من هستند که بر حاشیه ی کتاب "مبانی کلامی اجتهاد" نوشته ام و اینک پس از سال ها به این شکل منتشر می شوند.

£ هایدگر برای شناخت، به جای آنکه خود را در کنار دیگری یا دیگری را در کنار خود قرار دهد به شناخت جایگاه انسان در هستی تاکید می کند و پرداختن به مقوله بودن در جهان را به بودن در میان آدمیان مقدم می داند و آن را زمینه و مقدمه شناخت درست تر انسان از خود و ماهیتش دانسته و آنرا زمینه ساز فهم های دیگر می داند. و معتقد است که بدون چنین شناخت کاملی که انسان از خود با بودن در هستی به دست می آورد نمی توان به هیچ شناخت و معرفت حقیقی دست یابد.

£ برداشت هایدگر از انسان برداشتی غریب است. او انسان را موجودی پرتاب شده در هستی می داند که در صحنه ای از وجود در نقطه ای از آن فرو می افتد بی آنکه در افتادن در آن نقطه ی خاص دخالتی داشته باشد. این گونه است که ما با افتادن در نقطه ای زمانی - مکانی از هستی در بستر خاصی از فهم افتاده ایم و در همان بستر شروع به فهم می کنیم و آن بستری که بدان سو پرتاب شده این پیش فهم ما در فهم های ما خواهد بود.

£ هایدگر، انسان را زبان می داند و زبان هر چیزی است که می تواند معنایی را در خود و با خود حمل نماید.

  • سید حسن کاظم زاده