ناسوت|Nasoot

مرکز بررسی کتاب

ناسوت|Nasoot

مرکز بررسی کتاب

ناسوت|Nasoot

سید حسن کاظم زاده
راهنمای کتابخوانی

۱۷ مطلب با موضوع «ترجمه های من» ثبت شده است

   عشرین ألف امرأة أحببت

   عشرین ألف امرأةً جرّبت

   و عندما التقیت فیک یا حبیبتی

   شعرت أنّی الآن قد بدأت

نزار قبانی

عزیز دلم،

پیش از تو، 

بیست هزار زن را دوست داشتم

و بیست هزار زن را آزمودم

اما،

آنگاه که تو را دیدم

احساس کردم

تازه آغاز نموده ام

"و در ابتدای راهم"

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۲۵ شهریور ۹۴ ، ۲۰:۰۰
  • سید حسن کاظم زاده

أریدک ، أن تکونی حبیبتی

حتى تنتصر القصیدة...

على المسدس الکاتم للصوت..

وینتصر التلامیذ

وتنتصر الوردة..

وتنتصر المکتبات..

على مصانع الأسلحة...

نزار قبانی

برگزیده ام تو را

برگزیده ام، که تو عشقم باشی

تا زمانی که شعر

پیروز شود ...

بر سلاحی که مجهز است

به صدا خفه کن.

و دانش آموزان

پیروز شوند

و گل سرخ

پیروز شود

و مدرسه ها

پیروز شوند

بر کارخانه های اسلحه سازی...

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۲۴ شهریور ۹۴ ، ۱۴:۳۴
  • سید حسن کاظم زاده

أرید أن أحبک..

قبل أن یصدر مرسومٌ فاشستی

وأرید أن أتناول فنجاناً من القهوة معک..

وأرید أن أجلس معک.. لدقیقتین

قبل أن تسحب الشرطة السریة من تحتنا الکراسی..

وأرید أن أعانقک..

قبل أن یلقوا القبض على فمی.. وذراعی

وأرید أن أبکی بین یدیک

قبل أن یفرضوا ضریبةً جمرکیةً

على دموعی...

نزار قبانی

برگزیدم

عشقت را

پیش از صدور دستورات فاشیستی.

و دوست دارم

فنجانی قهوه بنوشم

با تو.

و دوست دارم،

در کنار هم بنشینیم

به اندازه دو دقیقه

پیش از آنکه، پلیس مخفی

سر برآرد از زیر صندلی هایمان.

دوست دارم

در آغوشت بگیرم

پیش آنکه زنجیر شود گردنم و دستانم

و دوست دارم

گریستن در آغوشت را

پیش از آنکه مالیاتی بسته شود

بر اشک هایم...

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۱۶ شهریور ۹۴ ، ۱۴:۴۷
  • سید حسن کاظم زاده

کل شیءٍ یا سیدتی

دخل فی (الکوما)

فالأقمار الصناعیة

إنتصرت على قمر الشعراء

والحاسبات الالکترونیة

تفوقت على نشید الإنشاد..

وبابلو نیرودا...

نزار قبانی

بانوی من

همه چیز به کما رفته

و ماهواره ها

بر ماهِ شاعران پیروز شده اند

و ماشین حساب ها

پیروز شده اند

به ترانه ی آوازه خوان ها

پیروز شده اند

بر پاپلو نرودا...

  • سید حسن کاظم زاده

هل عندک شک أنک قبسٌ من عینی

ویداک هما استمرارٌ ضوئیٌ لیدی . .

هل عندک شکٌ . .

أن کلامک یخرج من شفتی ؟

هل عندک شکٌ . .

أنی فیک . . وأنک فی ؟؟

نزار قبانی

عزیز دلم،

آیا شک داری؟!

که تو،

شعله ی چشمانم هستی

و دستانت،

موجب تداوم نور در دستان من است.

آیا شک داری؟!

که واژه گانت

از میان لبهای من خارج می شوند

آه ای محبوب من،

آیا شک داری؟!

که تو ،

در من هستی ...

و من،

در تو هستم ...

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۰۱ شهریور ۹۴ ، ۱۴:۴۲
  • سید حسن کاظم زاده

هل عندک شکٌ أنک أحلى امرأةٍ فی الدنیا؟.

وأهم امرأةٍ فی الدنیا؟

هل عندک شک أنی حین عثرت علیک

ملکت مفاتیح الدنیا؟

هل عندک شک أنی حین لمست یدیک

تغیر تکوین الدنیا؟

هل عندک شک أن دخولک فی قلبی

هو أعظم یومٍ فی التاریخ

وأجمل خبرٍ فی الدنیا؟

نزار قبانی

آیا شک داری

که شیرین ترین زن دنیا هستی؟

آیا شک داری

که مهمترین زن دنیا هستی؟

آیا شک داری

که تمام کلیدهای دنیا

از آن توست؟

و آیا شک داری

نسبت به دگرگونی هستی،

آنگاه که دستانت را می گیرم

در میان دستانم؟

آیا شک داری

که بزرگترین روز تاریخ

روزی است که تو در قلب قدم نهادی؟

و این،

زیباترین خبر دنیا

در بزرگترین روز تاریخ است.

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۲۶ مرداد ۹۴ ، ۱۴:۲۲
  • سید حسن کاظم زاده

پس از مرگم

بر سنگ قبرم ننویسید نامم را

داستان عشقم را بر آن حک کنید

بنویسید:

اینجا زنی مدفون است

که عاشق کاغذ بود

و در مرکب غرق شد

  • سید حسن کاظم زاده