ناسوت|Nasoot

مرکز بررسی کتاب

ناسوت|Nasoot

مرکز بررسی کتاب

ناسوت|Nasoot

سید حسن کاظم زاده
راهنمای کتابخوانی

رئیسی هرگز مسئولیتی در دولت های پیشین نداشته لذا نقشی که در شکل گیری نابسمانی های اقتصادی موجود در کشور هم ندارد و نمی توان او را به خاطر انسداد اقتصادی موجود مورد شماتت قرار داد.

همچنین از بخت بد اوست که وارث نتایج تصمیمات غلطی باشد که در طول ۴۳ سال گذشته آغاز و اکنون نعش اقتصاد رو به زوال کشور را بر دوش او نهاده است.

باور کنید که این اقتصاد راه حل دارد اما انجام این راه حل ها شجاعت و شهامت زیادی می طلبد که من نمی دانم آیا رئیسی واجد آن می باشد یا خیر.

در ادامه به پنج اقدام زیربنایی دولت برای احیاء و مرمت ساختار اقتصادی کشور می پردازم:

🔲 آزاد سازی نرخ ارز

دو یا چند نرخی شدن قیمت ارز هم نماد و نشانه یک اقتصاد رانتی است و هم خود باعث شکل گرفتن یک اقتصاد رانتی و فاسد و تبعیض آلود است.

در دولت پیشین، عده ای از وابستگان به دولت تدبیر و امید با استفاده از دو نرخی بودن ارز پول هایی به جیب زده و جزایر ثروت-قدرت تشکیل دادند. 

علاوه بر آن دو نرخی بودن قیمت ارز از عوامل موثر در افزایش قاچاق و پولشویی در کشور نیز هست. 

🔲 حذف و ساماندهی پرداخت یارانه ها

یارانه های پیدا و پنهاد از مهمترین عوامل ناکارآمدی اقتصادی است که اقشار مرفه بیشتر از اقشار آسیب پذیر از آن منتفع شده اند.

همچنین هیچ منطقی قادر نیست که اختصاص کمک های یارانه ای به همه ی شهروندان را توجیه کند.

چه کسی گفته که این کمک ها باید نقدی و مستقیم باشد و عوارض ناشی از چنین سیاستی چه می تواند باشد.

احمقانه نیست که ما از یکسو به عنوان حمایت از مردم به آن ها یارانه بدهیم و از سوی دیگر با تورم ناشی از همین یارانه ها مردم را به خاک سیاه بنشانیم.

به نظرم همین الان هم دیر شده است و دولت باید به سرعت پرداخت یارانه ها را قطع و تنها حمایت موثر از اقشار آسیب پذیر را مد نظر قرار دهد.

اقشار آسیب پذیر از نظر من عبارتند از:
الف-افراد تحت پوشش کمیته امداد
ب- افراد تحت پوشش بهزیستی
ج- افراد تحت پوشش نهادهای خیریه خصوصی
د-افراد ۲۵ سال به بالای فاقد بیمه 
ه_ دانشجویان و طلاب علوم دینی و ...

🔲 اصلاح ساختار بانک ها

متاسفم از اینکه باید بگویم بانک ها در کشورمان به ابزار رانت و فساد تبدیل شده اند.

برخی از بانک ها به جای انجام وظایف خود در خرید و فروش سکه و طلا وارد شده و با بر هم زدن توازن بازار به کسب سود پرداخته اند. 

پرداخت وام های کلان و بی حساب و کتاب به افراد خاص، دخالت در بازار ارز و سکه و طلا و ملک، به نابودی کشاندن صنایع و مصادره نمودن آنها تنها بخش کوجک و ناچیزی از اقدامات ویرانگر بانک ها در کشور ماست.

همچنین بانک مرکزی به جیب دولت تبدیل شده و دولت با دست بردن به منابع این بانک برای حل مشکلات خود، عملا فقر و تورم بیشتری را بر مردم تحمیل می کند. 

لذا ضروری به نظر می رسد که چند تغییر اساسی در وضعیت آنها انجام داد:
الف- سهام کلیه بانک ها باید واگذار شود
ب- بانک مرکزی باید از دسترس دولت و حکومت خارج شود تا حافظ ارزش ریال باشد نه قاتل آن
ج- بانک ها حق بنگاه داری نداشته باشند و منابع مالی خود را در اختیار بازار قراردهند و حق مداخله در خرید و فروش و صادرات و واردات نداشته باشند. 
یادمان باشد که بانک صاحب پول مردم نیست بلکه واسطه و نگهبان پول مردم است.

🔲 آزادسازی حامل های انرژی

با توجه به تجارب تلخ آبان ۹۸ به نظر می رسد که این دشوارترین اقدام ضروری است که دولت باید انجام دهد.

اما فراموش نکنیم که در کنار تجربه تلخ آبان ۹۸ ما تجربه موفق اصلاح قیمت سوخت در دولت احمدی نژاد را هم داشتیم.

دولت احمدی نژاد در زمینه سهمیه بندی سوخت و افزایش قیمت آن بسیار موفق و حرفه ای عمل کرد. 

برگزاری ۱۹۰۰ ساعت جلسه توجیهی در رسانه ها و برداشتن گام های مقدماتی باعث شد که افکار عمومی در این تصمیم با دولت همراهی کند. 

اما در مقابل دولتی که تا شب گران کردن قیمت بنزین موضوع را مخفی نموده و از تائید آن سرباز می زد و وزیر نفتش علنا به مردم دروغ می گفت تا به زعم رئیس جمهورش مردم با مشما سراغ پمپ بنزین ها نروند  عملا کشور را در برابر فاجعه ای امنیتی قرار داد. 

آنچه در آبان ۹۸ رخ داد و محصول بی تدبیری و خباثت طینت رکابداران قدرت بود اینک دولت رئیسی را در موضع ضعف قرار داده و به نظر میرسد که دولت مستقر تمایلی برای بازآفرینی حوادث آبان ۹۸ ندارد. 

اما دولت باید بداند که راه چاره ای جز آزادسازی یکباره قیمت حامل های انرژی ندارد و باید به گفتگو با مردم پرداخته و بسته های مناسب و موثری را  به اقشار آسیب پذیر جامعه پیشنهاد کند. 

بی شک مشکلاتی در این مسیر وجود خواهد داشت اما می توان از تجارب دولت احمدی نژاد در این مسیر نیست استفاده نمود و در تجربه خونین دولت روحانی متوقف نشد. 

🔲 اصلاح ساختار مالیاتی کشور

دولت های ایران، هرگاه که با کمبود قیمت نفت یا تحریم مواجه می شوند از مالیات به عنوان ابزاری برای حل مشکلات پیش آمده استفاده می کنند. 

مالیات های جدید وضع نموده، با فرار مالیاتی مقابله می کنند و سیاست های محکمی اتخاذ می کنند. 

اما بلافاصله پس از رفع نسبی مشکلات و افزایش مجدد قیمت جهانی نفت و یا کاهش تحریم ها، سیاست های پیشین را رها نموده و بی خیال موضوع می شوند گویی نه خانی آمده و نه خانی رفته است. 

این رفتار نشانگر آن است که دولت های ایران همواره به مساله مالیات نگاهی تاکتیکی و نا استراتژیک داشته اند و مالیات به مثابه تزئین سفره درآمدی دولت ها و نه قوت اصلی این سفره نقش آفرینی کرده است. 

با توجه به آسیب هایی که نوسانات قیمت نفت و تحریم ها به درآمد دولت ها زده و باعث شده که دولت ها از طریق افزایش مصنوعی نرخ ارز و چاپ پول بدون پشتوانه این مشکلات را در بین مردم سرشکن کنند پیشنهاد می شود که درآمد دولت ها مستقل از نفت و محدود به مالیات ها شود. 

این امر موجب ثبات درآمدی دولت شده و دولت ها نیازی به سرقت غیرمستقیم از جیب و درآمدهای مردم نخواهند داشت. 

ضروری به نظر می رسد که دولت رئیسی با توجه به اقدامات دولت روحانی در این زمینه طرحی برای استقلال درآمدی دولت از نفت و محدود نمودن این درآمدها به مالیات اجرایی سازد.

بی شک این اقدام پس از وی به عنوان باقیات الصالحات دولت وی در سپهر سیاسی ایران خواهد درخشید. 

رئیسی در اجرای این پنج اقدام ضروری برای تحول اقتصادی در ایران، نیازمند نظرات کارشناسی بسیاری خواهد بود. 

به باور من، رئیسی نباید خود را محدود به حلقه ای از نیروهای نزدیک به خود و به ویژه اعضای کابینه نماید که بنا به ضرودت و مصالح برگزیده شده اند. 

یکی از حلقه هایی که می تواند دولت رئیسی را در این اقدامات یاری دهد حلقه ای از اقتصاددانان جوان و فکوری است که حول وجود دکتر رنانی در دانشگاه اصفهان تشکیل شده است.

همچنین دولت با اخذ خدمات مشاوره ای و کارشناسی از نهادهای بین المللی، علاوه از برخورداری از روش هایی موثر، می تواند اعتماد و اطمینان مردم به این جراحی های بزرگ را به دست آورد.

بی توجهی به نهادهای بین المللی و یاری نخواستن از آن ها، و بی توجهی به حلقه های دانشگاهی و صنعت، تجارت و ... می تواند اجرای هر یک از این پنج تصمیم را به فاجعه ای غیرقابل جبران تبدیل نماید.

پایان