ترحیم وجدان بازماندگان
درست نمی دانم که جز این جهانی که هم اکنون در آن زندگی می کنیم دنیای دیگری هم وجود دارد یا نه و البته برای اطمینان در این باره راه منطبق با منطقی هم وجود ندارد و تنها می توانیم "امیدوار باشیم"، "سکوت کنیم" یا "حدس بزنیم".
اما اینکه برای عزیزان درگذشته نذری می دهیم، سر قبرشان رفته و فاتحه می خوانیم، روی گورشان سنگهای زینتی زیبا و گران قیمت می گذاریم، احسان می دهیم، روضه خوانی و مداحی راه می اندازیم، شبهای جمعه یاسین می خوانیم و مجلس ترحیم سوم و هفتم و چهلم و سالگرد می گیریم در واقع داریم خود را ترحیم می کنیم.
بسیاری از ما در روابط خود با عزیزان درگذشته ره به بیراهه رفته و اینک که آنها را از کف داده اند غمگین اند. زنان و مردانی که به همسرانشان خیانت کرده اند، فرزندانی که والدین خود را تکریم ننموده، دوستانی که حرمت دوستی ها را نگاه نداشته و والدینی که نسبت به فرزندان خود بی توجهی کرده اند.
حال که آنها مرده اند، ما فرصت یافته ایم تا نسبت به آنچه درباره ایشان انجام داده ایم بیاندیشیم و افسوس بخوریم. ما در واقع با خرما، حلوا، قهوه و هر کوف و زهر ماری که به ناف دیدار کنندگان می بندیم و نامش را "احسان" می گذاریم سعی داریم خود را از سایه اقدامات پیشینمان رها سازیم.
ما با ترحیم مردگانمان، درصددیم که آبی بر آتش وجدان خود بیافشانیم. آتشی که از خیانتها، جنایتها و گناهان، بی توجهی ها، اشتباهات و بی تفاوتی های مان شعله ور شده است.
- ۹۴/۰۵/۱۳