ناسوت|Nasoot

مرکز بررسی کتاب

ناسوت|Nasoot

مرکز بررسی کتاب

ناسوت|Nasoot

سید حسن کاظم زاده
راهنمای کتابخوانی

حاشیه بر "در پی معنا"

شنبه, ۲۴ مرداد ۱۳۹۴، ۰۲:۰۰ ب.ظ

این سطور بخش های قابل انتشار مطالبی است که بر حاشیه کتاب "در پی معنا" اثر "تامس نیگل" ترجمه سعید ناجی و مهدی معین زاده به ویراستاری استاد مصطفی ملکیان که در سال 1384 توسط انتشارات هرمس منتشر شده است نوشته ام.

انسان، اسیر ذهنیات خویش است و قادر نیست مستقلاً چیزی را فهم کند. ذهنیات هر فردی و محتوای ذهن هر کسی، متفاوت با ذهنیت دیگری است. و اگر تن به مشهورات ندهیم، هیچ دو نظری یکسان نخواهد بود هرچند ممکن است تشابهاتی نیز داشته باشد.

*

میان اینکه بگویی "چیزی در خارج از ذهن ما نیست" یا "اگر هم هست قابل فهم نیست" یا "اگر هم قابل فهم باشد ملاکی برای اثبات صحت آن نداریم" که فهم خود را به آن ارایه دهیم تا از صحت آن آگاه شویم چه تفاوتی وجود دارد؟

*

چهان به این گونه نیست بلکه این ذهن ماست که انرا بدین گونه به ما نمایش می دهد. اگر ما حواس دیگری داشتیم درک دیگری از جهان داشتیم. و بالاتر از آن جهان دیگری نیز داشتیم. ابزارهای ادراکی و احساسی ما علی رقم تشابهاتی که دارند یکسان نیستند و تولیدات یکسانی هم ندارد.

*

همه چیز به شدت جدلی الطرفین است.

*

"حواسِ" ما یکسان نیست. در ضمن علایق ما نیز متفاوت است این تفاوت موجب تفاوت در ورودی ها می گردد و همچنین در خروجی های ما نیز موثر است.

*

هر چیز بر اساس قدرت و ضعف قوای ذهنی هر یک از ما به نحوه منحصر به فردی بر ذهن ما جلوه گری می کند.

*

انتظارات متفاوت، حس متفاوت، علایق متفاوت و "وضع" ما(چشم انداز و جایی که بدان پرتاب شده ایم و اختیاری در انتخاب آن نداشتیم،) متفاوت است.

*

از هر منظری که به یک چیز بنگرید چیزی جدید و متفاوت خواهید دید.

*

آیا ذهن ما در مقام اخذ ورودی ها، یکسان است؟ آیا قدرتِ پردازش ما یکسان است؟ ایا ما الزاما باید خروجی مشترکی داشته باشیم؟ آیا پیشفرض ها و مقبولات قبلی ما، در ورودی های ما موثر است و می تواند بر روی پردازش های ذهنی ما اثر بگذارد؟

*

انسان، ملاک همه چیز است.

*

آیا فهم یک چیز با اثبات وجود آن یکی است؟ اینکه بر من ثابت شود من در دهان دندان دارم دندان را فهم کرده ام؟

*

هر چیزی برای هر ذهنی نمود و جلوه ای منحصر به فرد دارد.

*

شاید ذهن ما بتواند تصادفاً جهان خارج از خودش را آنگونه که "هست" فهم کند اما آیا ما ملاک و معیاری داریم که با استناد بدان مطمئن شویم که آن را فهم کرده ایم؟ یا باید به این نکته اکتفاء کنیم که درک هر انسانی از امر خارج از ذهن، ناشی از تجارب ذهنی کاملا فردی و منحصر به فرد است؟

*

ممکن است مشابهت هایی وجود داشته باشد اما ما ملاک و معیاری برای اثبات آن نداریم. ملاک های ما کاملاً فردی و منحصر به فرد است.

*

فراموش نکنیم که ذهن ما فهمی از هر لغت دارد و ما با این لغت ها با خودمان در ارتباطیم و حتا بالاتر از آن، به واسطه این لغات که به شدت منحصر به فرد هستند می اندیشیم.

  • سید حسن کاظم زاده