مرور دیالوگ های فیلم Lucy- بخش نخست
لوسی (به انگلیسی: Lucy) یک فیلم علمی تخیلی و اکشن فرانسوی محصول سال ۲۰۱۴، به نویسندگی و کارگردانی لوک بسون، که در ۲۵ ژوئیه ۲۰۱۴ اکران شدهاست. اسکارلت جوهانسون به عنوان شخصیت اصلی فیلم و مورگان فریمن نقش پروفسور نورمن را ایفا میکند.
ویکیپدیا
صحنه مکالمه ی لوسی با مادر از طریق تلفن همراه
- بله؟
- مامان
- سلام لوسی. عزیزم خوشحالم که صدات رو می شنوم اما اونجا ساعت چنده؟
- نمی دونم شب -ه
- یه لحظه صبر کن بزار از شر اون یکی خط راحت شم....برگشتم خیلی که مهمونی نمیری، مگه نه؟ به من قول دادی مراقب خودت هستی.
- دارم سعی می کنم مامان دارم سعی می کنم.
- خوب ممنون که یهویی این جوری تماس گرفتی
- پدرت ناراحت می شه اون دلش برات تنگ شده. هنوز ار باشگاه برنگشته خونه معمولا تو صبح به ما زنگ می زدی.
- مامان
- جانم؟
- من همه چیز رو حس می کنم
- منظورت چیه عزیزم؟
- فضا، جریان هوا، ارتعاشات، مردم. من می تونم جاذبه رو حس کنم می تونم گردش زمین رو حس کنم. گرمایی که از بدنم ساطع می شه. خونِ تویِ رگ هام. می تونم مغزم رو حس کنم. عمیق ترین بخش از حافظه ام.
- عزیزم صدات درست نمیاد نمی تونم صدات رو بشنوم. چی گفتی درباره حافظه؟
- درد توی دهنم وقتی سیم دندون داشتم. می تونم حس دستات روی پیشونیم وقتی که تب داشتم رو به یاد بیارم. نوازش اون گربه رو به خاطر میارم. خیلی نرم بود.
- گربه؟ کدوم گربه عزیزم؟
- گربه تایلندی با چشمای آبی و دم شکسته
- عزیزم تو به هیچ وجه نمی تونستی این رو به یاد بیاری به زور یه سالت شده بود.
- مزه شیرت رو توی دهنم به یاد میارم، اون اتاق، مایع ...
- عزیزم داری درباره چی حرف می زنی؟
- فقط می خوام بهت بگم من، تو و بابا رو دوست دارم.
- عزیز دلم
- و میخوام ازت تشکر کنم به خاطر هزاران بوسه ای که هنوز می تونم روی صورتم حسن کنم دوستت دارم مامان.
- منم دوستت دارم عزیزم. بیشتر از هر چیزی در دنیا.
ادامه دارد...
- ۹۴/۱۰/۲۹