ناسوت|Nasoot

مرکز بررسی کتاب

ناسوت|Nasoot

مرکز بررسی کتاب

ناسوت|Nasoot

سید حسن کاظم زاده
راهنمای کتابخوانی

سه شعر قدیمی

شنبه, ۱۷ آذر ۱۳۹۷، ۰۴:۵۴ ب.ظ

عزیز دلم،

این روزها

خیلی چیزها هستند که مرا یاد تو می اندازند

گرما

دریا

انگور

آه...

*********

دریا،

این آبی سترگ و فریبا

امواج پر خروش

در حال یک تکلم زیبا

با ساحلی به وسعت دنیا

باران،

این قطره های عاشق و شیدا

مشغول شستن رخ گل ها.

می ایستم به زیر چناری

مشغول می شوم به تماشا

بر شاخه های تازه ی افرا.

آرام می‌زنم قدمی من

در امتداد جاده، همین جا

می جویمت دوباره و تنها

در خنده های زینب و سارا.

اکنون،

در دیدگان من اثری نیست

از غصه های دیشب و فردا

اما، 

خالی است جای خالی ات اینجا.

***************

... هنوز یادم هست

که روی پل را با هم قدم زدیم آن روز

و من همان جا بود

که دستهای قشنگ تو را گرفتم و گفتم:

-چقدر زیبایی

شبیه آن گل سرخی که گوشه ی باغ است

شبیه قطره ی باران،

شبیه شبنم صبح،

که روی صورت گل های باغ می رقصد.

و صورت تو گل انداخت، زیر لب گفتی:

-چه حرفها ی قشنگی،

چقدر حال تو خوب است،

و من چه خوشحالم،

که از لطافت این رودخانه لبریزی

  • سید حسن کاظم زاده