خلاصه کتاب فرمول برنامه ریزی-بخش سوم
خلاصه کتاب فرمول برنامه ریزی
نوشته دیمون زاهاریادس
بخش سوم
خلاصه نویسی: سید حسن کاظمینی
در بخش پیشین به دو مورد از ۸ دلیل شکست برنامه ریزی ها پرداختیم در این قسمت نیز به چند دلیل دیگر خواهیم پرداخت.
سوم: برنامه های شما خیلی طولانی هستند
اینجا درباره ی فهرست کارهای برنامهریزی شده روزانه ای صحبت میکنیم که به نظر هیچگاه تمامی ندارند.
چنین برنامه هایی به چند دلیل فاقد بازدهی مناسب هستند:
گیج کننده هستند چرا که گزینه های زیادی را در برابر شما قرار می دهند که هر کدام از آنها نیز توجه شما از مهمترین کارها را دور می کند.
واقعبینانه نیستند و بر اساس نیاز، خواسته ها، توانایی ها، ضرورت ها، امکانات و منابع شما تنظیم نشده اند.
طولانی هستند چنین برنامه هایی -مثلا ده ساله- در نهایت به نقطهای میرسد که غیر قابل کنترل هستند.
چنین برنامه هایی به دبیل اینکه معلوم نیست چند سال دیگر تاثیر خود را نشان دهند به شدت دلسرد کننده هستند.
چون زیاد طولانی هستند و شما قادر نیستید تا همه آنها را انجام دهید دلسرد میشوید و همیشه گمان می کنید که از کارها عقب هستید و توانایی انجام برنامه ها را ندارید.
اگر دلسردی پشت سر هم رخ دهد انگیزه خود را برای انجام کارها کاملا از دست خواهید داد..
برنامه های طولانی مدت، همواره شما ره به تعویق و پشت گوش انداختن تشویق میکنند.
برنامه های طولانی مدت، به شما القاء میکند که این عقبماندگی سرنوشت محتوم شماست و باید با این وضعیت کنار بیایید.
وقتی از برنامهها عقب باشیم چه یکی چه همه، چه امروز چه فردا.
تنوع بیش از اندازه ای دارند یعنی با هم سنخیت ندارد یکی از یکی در شرق است که در غرب.
ما در یک ساعت چند تا لایو در اینستاگرام را میتوانیم دنبال کنیم چند کار را در یک زمان می توانیم انجام دهیم به ویژه اینکه ماهین هر یک از آنها با یکدیگر متفاوت باشد.
کدام حسابدار می تواتد در حین سر و کله زدن با اعداد و ارقام شعری بسراید.
وقتی کارهایی که انجام دادنشان دو دقیقه طول خواهد کشید در کنار کارهایی که سه هفته به طول میانجامند فهرست شوند یا وظایف با اولویت بالا در کنار وظایف با اولویت پایین لیست شود، این عدم سنخیت موجب برنامه را از نفس خواهد انداخت.
پارادوکس انتخاب
پارادوکس انتخاب به ما می گوید که هر چه گزینه های بیشتری داشته باشیم، توانایی کمتری در تصمیم گیری بین آنها خواهیم داشت و در نتیجه اضطرای بیشتری را تحمل خواهیم کرد.
گزینه های خیلی زیاد
یکی از دلایل شکست یک برنامه این است که به خودتان گزینه های خیلی زیادی می دهید و برنامه را سنگین و سنگین تر می کنید.
ما صبحگاه با ذخیره ی محدودی از منابع شناختی بیدار می شویم و این ذخیره در جریان تصمیم گیری های روزانه ما به سرعت استفاده میشود و در پایان روز، حتا ساده ترین تصمیم ها هم می توانند دشوار به نظر برسند.
خسته هستید و منابع شناختی کمتری در دسترس دارید در نتیجه توانایی تان در تصمیم گیری منطقی تضعیف شده است به این حالت خستگی ناشی از تصمیم گیری می گویند. درک این پدیده حائز اهمیت است چرا که می تواند اثر فاجعه باری روی توانایی ما در چگونگی تخصیص زمانمان بین گزینه های موجود داشته باشد.
منطق ما کمتر می شود و تمرکز و توانایی در کنترل نیروهای انگیزشی کاهش خواهد یافت. و در نتیجه تمایل بیشتری داریم تا فعالیتهایی را انتخاب کنیم که لذت فوری دارد.
برنامههایی که گزینه های خیلی زیادی را ارائه میدهند این مشکل را برطرف بدتر می کند. چنین برنامه هایی شما را مجبور به تصمیمگیری های غیرضروری راجع به اینکه روی چه موردی کار کنید می کنند.
این مساله در نهایت منجر به وضعیت نابسامان به نام طفره از تصمیم میشود.
در این حالت، در مواجهه با گزینه های متعدد، از انتخاب بین آنها طفره می روید چون انجام چنین کاری مستلزم تلاش ذهنی بسیار زیادی می باشد.
در نتیجه وقت ارزشمندتان را به چک کردن ایمیل، پیام های تلگرام، صفحه های خود و دوستانتان در فیس بوک و اینستاگرام و خواندن سرخط خبرها می گذرانید که همه آنها در تلاش برای گریز از تصمیمگیری درباره اینکه روی چه چیزی کار کنید هستند.
3️⃣ خلاصه کتاب فرمول برنامه ریزی نوشته دیمون زاهاریادس
ادامه دارد...
- ۹۹/۰۲/۰۲