خلاصه کتاب فرمول برنامه ریزی-بخش چهارم
خلاصه کتاب فرمول برنامه ریزی
نوشته دیمون زاهاریادس
بخش چهارم
خلاصه نویسی: سید حسن کاظمینی
تا کنون پنج مورد از دلایل ناموفق بودن برنامه ها را بررسی کرده ایم.
اما مورد هفتم از ولایل ناموفق بودن برنامه ریزی این است که ب نامه های ما خالی از مفهوم هستند.
عدم اختصاص مفهوم، در اینجا یک معنای خاصی دارد. وقتی ما در برنامه ریزی خود اشاره به زمان مورد نیاز برای تکمیل، اهمیت برنامه و اولویت ها نکرده باشیم این یک اختلال در فرایند اجرای برنامه ایجاد خواهد کرد.
مفاهیمی چون اولویت و زمانبندی مفاهیمی هستند به شما کمک می کنند تا فوریت ها را تشخیص دهید.
همچنین باید بدانید که برای انجام کاری در لیست برنامه های خود به چه منابعی نیاز دارید.
برنامههایی که هیچ مفاد به مفهوم برای آنالیز وظایف ارائه نمیکنند ناموثر خواهد بود.
به عنوان مثال در برنامه ذکر شده که با حسابدار تماس بگیریم اما نمی دانیم که آیا این کار فوریت دارد یا میتوانیم به جای امروز در آخر هفته با او تماس بگیریم.
یا اینکه چه مقدار باید برای تماس با حسابدار اختصاص دهیم و در مورد چه مسائلی باید با او گفتگو کنیم.
آیا اولویت این کار بالاست یا می توانیم مدتی آن را به تعویق اندازیم.
مواردی که در بالا گفته شد مفهوم در برنامه ریزی است و اگر چنین مفهوم هایی را برای برنامه در نظر نگیرید، این برنامه نمیتواند ما را در رسیدن به اهداف کمک کند.
دلیل هفتم این است که وظایف شما در قالب برنامه، خیلی کلی تعریف شده است.
مشکل کارهای کلی تعریف شده این است که بسیار گسترده می باشند و در اغلب موارد نقطه ی شروع و پایان ندارند در نتیجه هیچ مکانیزمی برای سنجیدن موفقیت های برنامه در اختیار ما قرار ندارد.
به عنوان مثال، برنامه ما برای قوی شدن بسیار کلی است. اینجا باید بازه ی زمانی مشخص باشد. برای سنجش موفقیت برنامه ریزی باید بدانیم که منظور ما از قوی شدن چیست و در چه مدتی بلید انجام شود.
قوی شدن اگر در قالب یک زمان مشخص، در یک رشته ورزشی مشخص و به میزانی خاص (مثلا زدن وزنه ی صد کیلویی) برنامه ریزی نشود، در نتیجه هیچ راهی برای سنجیدن موفقیت آن برنامه وجود نخواهد داشت.
اگر قرار است یک وب سایت راه اندازی کنیم با هدف کلی، میتوانیم به کارآمدی آن وب سایت امیدوار باشیم.
ممکن است وبسایتی را راهاندازی کنیم، وقت و هزینه بگذاریم ولی به دلیل دلیل کلی بودن آن هدف، نتیجه ای نگیریم چرا که مشخص نکرده ایم که وب سایت باید چه محتوایی داشته باشد.
خوب طبیعی است که اگر هدفی کلی ما را به سوی راه اندازی یک وب سایت می کشاند اهداف کوچکتر باید کاری را که وب سایت انجام بدهد و حجم کار را برای ما مشخص کند.
این اهداف کوچکتر به ما کمک می کنند تا بدانیم که وب سایت چه کاری باید برای ما انجام دهد. آیا برای فروش است یا برای اطلاع رسانی است؟
همچنین برای معرفی محصولات، چه حجمی از اطلاعات را میخواهیم روی سرور وب سایت بارگزاری کنیم؟
پهنای باند ما چه مقدار باید باشد و یا از چه نیروی انسانی استفاده شود: برنامه ریز یا گرافیست؟
اگر در تکمیل کارهای برنامهریزی شده مشکل دارید بررسی کنید که آیا می توان برنامه ها را به کارهای کوچک تری تجزیه کنید یا نه؟ اگر برنامه ای را نتوان به اجزای کوچکتری تجزیه نمود آن برنامه کلی و غیر قابل اجراست.
4️⃣ خلاصه کتاب فرمول برنامه ریزی
ادامه دارد...