فراموشی
چرا خوشحال و چرا ناراحت میشویم، چرا به خاطر میسپاریم و فراموش میکنیم؟ چرا با تغییر در محل سکونت، شماره تلفن های خانه قبلی خودمان را از یاد میبریم؟
چرا شماره موبایل دوستی که درگذشته است را به خاطر نمیآوریم و با پایان یافتن خدمت سربازی دوستانمان را از یاد میبریم؟ چرا چنین اتفاقی میافتد؟ چرا ما فراموش میکنیم؟
لغت شناسان، ریشه لغوی انسان را از انس میدانند - چیزی که این روزها به شدت کمیاب است - اما عرفا البته با اندکی تسامح، انسان را از ریشه نسیان میپندارند و چه پندار زیبایی.
در سنت دینی نیز به همین دلیل - فراموشکاری انسان- پیامبران به عنوان یادآوری کننده – ذاکر- و پیامشان یادآوری - ذکر- معرفی می شود.
البته انسان برای به خاطر سپردن، نیازمند حداقلی از قوه حافظه می باشد اما ذهن ما آنچه را که "باید" به خاطر بسپاریم حفظ میکند و یادگیری و فراموشی، علاوه بر قوه حافظه از "قوانین" و "مکانیزم"های دیگری نیز تبعیت می کند.
جذابیت، یادگیری است
جذاب چیزی است که برای ما لذت بخش و دلپذیر است و تجربه نشان داده که به خاطر سپردن آنچه که جذاب است، راحتتر خواهد بود. درسی که بدان علاقه داریم، معلمی که برای ما جذاب است، آدرسی که برای ما تداعی بخش لذتی بوده و آنچه که ما را خوشحال می کند، در یادگیری ما و استحکام آن اثر گذار است.
اما ضروری این احساس لذت، داشتن نظامی ارزشی است. ما در قالب یک نظام ارزشی است که خوشحال و ناراحت می شویم، و دچار لذت یا رنج می گردیم. البته این نظام ارزشی، نظامی جهان شمول نیست و برای هر فرد نسبت به فرد دیگر، و هر جامعه نسبت به جامعه دیگر، و هر دوره نسبت دوره قبل و بعدش متفاوت خواهد بود.
انسان با گذر از هر مرحله (مثلا از کودکی به نوجوانی)از نظام ارزشی آن دوره فاصله گرفته و به نظام ارزشی دوره جدید نزدیک وارد شود.
از همین روست که آنچه را در کودکی برایش مهم و با اهمیت محسوب می شد کم کم کناری نهاده و فراموش می کند.
نکته مهم اینجاست که برخی از رخدادهای دوران کودکی، نوجوانی، جوانی و میانسالی، حتی با تغییر نظامهای ارزشی و عبور از مرحله ای به مرحلهی دیگر، در یاد مانده و فراموش نمیشود چرا که آنها، نه یاد سپردهای معمولی بلکه تجربهای بنیادین میباشند و به جزیی از شخصیت ما تبدیل شدهاند.
تکرار و عادت، یادگیری است
یادگیری محصول تکرار است و ما آنچه را که هر روز با آن مواجه میشویم و یا هر روز برای ما رخ میدهد یاد میگیریم. اگر اتفاقی خاص، از برنامه زمانبندی شده خاصی تبعیت نکند به یاد سپرده نمیشود اما اگر قرار باشد که مساله ای تا مدتها در زمان و مکان معینی که ما شاهد آن هستیم رخ دهد، منجر به یاد گیری خواهد شد.
کارآمدی، سودمندی و نیاز، یادگیری است
کارایی یکی از مهمترین و تاثیر گذارترین عوامل یادگیری و فراموشی ماست و همین امر است که انگیزه لازم را، برای به یاد سپردن و یا از خاطر بردن به ما تزریق می کند.
همانطور که در زندگی روزمره، آنچه که به کار می آید، در انبار، صندوق و گنجه حفظ می شود و چیزی که به کار نمی آید به زباله دانی سرازیر می گردد، در عالم ذهن نیز چنین اتفاقی می افتد و ما آنچه را که برایمان ارزش کاربردی دارد به خاطر سپرده و باقی امور را از ذهن بیرون میریزیم.
حلقه ارتباطی(مربوطیت) یادگیری است
ما همه روزه در خیابان با چهرههای متفاوتی روبرو میشویم، ولی چهره آنها را لحظاتی بعد فراموش میکنیم چرا که آنها، در حلقهی ارتباطی ما قرار ندارند. اما چهره پدر و مادر، دوست یا معلم، همکلاسی یا همسایه، همواره در ذهن باقی می ماند، چرا که آنها در حلقهی ارتباطی ما قرار دارند و نمی توانیم فراموششان کنیم.
مواردی که در بالا بدانها اشاره شد، تنها عوامل موثر به یادسپاری و فراموشی نیست و شاید دهها عامل دیگر نیز در این امر موثر باشد اما میتوان گفت که همه موارد مورد اشاره، قابل جمع بندی در نظام ارزشی میباشند.
- ۹۴/۰۳/۳۰
به گمانم "تکرار" و "کارآمدی و نیاز" برای به خاطرسپاری بیشتر موثر است تا جذابیت... خوو یادم می آید شیمی و زمین شناسی برایم جذاب بود هم دروس هم مدرس... منتهی جز همین! مورد دیگری به خاطرم نمانده نه فرمول ها نه معلمان!