در ستایش اپرای قورباغه های مرداب خوار*
1. بیخوابی هایم در این چند شب گذشته، و کاری طاقت فرسا که هر روز یک تنه انجامش می دهم و این مطالعه سنگین و نوشتن و سرودن و گفتن و... امانم را بریده است.
غروب که از سر کار بر می گردم و به خود وعده خوابی راحت را می دهم. به جز خستگی، به خاطر گرمایی که مرا در غرقابی از عرق خفه کرده و این سربالایی لعنتی، تقریبا جنازه ام به منزل می رسد خواب مرا دعوت می کند بالشم را جا به جا می کنم و دراز می کشم. خستگی وقتی از حد بگذرد خواب خود شکنجه می شود.
"جناب خواب، اگه اجازه بدهید بنده یکی دو تا از قصه های این کتاب "اپرای قورباغه های مرداب خوار" رو بخوانم تا چشمم سنگین شود قول می دهم که فقط یکی دو صفحه اولش را بخونم".
کتاب را باز می کنم و تازگی اش را بو می کشم و شروع می کنم به خواندن و چنان از خود بی خود می شوم که کتاب را تنها برای روشن کردن شمع می بندم- باز هم برق رفت- و بعد هم زیر نور شمع یکسره تا آخر کتاب را دنبال می کنم.
2. ادبیات پست مدرن ادبیاتی خاکستری است و اپرای قورباغه های مرداب خوار هم در چنین فضایی سیر می کند و روایت گر انسانی خاکستری است. موجودی که سفید و سیاه محض نمی خواهد.
داستان پست مدرن اجازه ندارد تا تکلیف همه چیز را روشن کند و نویسنده ی پست مدرن هرگز به خود اجازه قضاوت نمی دهد و سعی می کند تا چنان بنویسد که خواننده هایش به شیوه ای منحصر به فرد- بر اساس تجاربی که داشته اند- با روایت مواجه شوند. به عبارت دیگر، در داستان پست مدرن، کار را نه نویسنده که خواننده تمام می کند.
همچنین از ویژگی های ادبیات پست مدرن، مبهم بودن آنست. چیزی که خواننده را به فکر فرو می برد و ساخت برخی جنبه های داستان را بر عهده او می گذارد. برای دست یافتن به چنین ابهامی باید کوتاه بنویسیم و خیلی حرفها را نزنیم برخی دیالوگها را حذف کنیم داستان مینیمال چنین وظیفه ای را بر عهده دارد و هرقدر مینیمال تر مبهم تر، پیچیده تر.
چنین داستانهایی، داستانهای خواننده محورند. نویسنده ی این گونه داستانها این امکان را به خواننده ها می دهد که از ظن خود یار داستان شوند و داستان را از منظر خود شاخ و برگ داده و تکمیل نمایند و بی هیچ قضاوتی از جانب نویسنده. از چشم انداز خود بدان نظاره کنند. در واقع جذابیت داستان مینی مال هم به چیزی است که ما از آن برداشت می کنیم.
داستان مینیمال پای خواننده را نمی بندد و به خواننده این اجازه را می دهد تا کورمال کورمال پیش رود. مینیمال فضا را به سود خواننده خالی می کند. کلیات مبهمی را در اختیار او می گذارد تا او خود جزییات را در ذهن خود جستجو و بازسازی نماید.
خواندن داستان مینی مال کار ساده ای نیست شاید خواننده مجبور شود که برگردد و بارها یک داسان را بخواند و از زوایای مختلفی بدان بنگرد و حتا مجبور شود که بیش از یک داستان معمولی برایش وقت بگذارد.
داستان مینیمال، به عنوان گونه ای نوظهور از ادبیات پست مدرن، داستان کلمه و جملات کوتاه است. در اینگونه داستانها انتخاب جملات کوتاه، به خواننده این فرصت را خواهد داد تا بیشتر درنگ کند و در هر درنگی بیشتر بیاندیشد. خواننده در ادبیات مینیمال دیگر با پارگراف و جمله سر و کار ندارد بلکه با کلمه کار دارد. و حتا ممکن است یک لحظه غفلت و بی محابا گذشتن از یک کلمه ای، به از دست دادن کلیت یک داستان منجر شود. این، هم سختی کار نویسنده را نشان می دهد و هم سختی کار خواننده را.
داستان پست مدرن، خواننده را "خر" فرض نمی کند که بخواهد سیر تا پیاز را برایش تعریف کند خواننده نوکر و برده نویسنده نیست که در برابر او دست به سینه بایستد. خواننده مینیمال "شاگرد مدرسه" نیست که بخواهیم با داستان به او جهت بدهیم و تربیتش کنیم.
3. داستان مینی مال در ایران از تاریخ کوتاهی برخوردار است و شاید یکی از جدیدترین شیوه های داستان سرایی در کشور ما محسوب می گردد و کمتر کتابی در این زمینه منتشر شده اما اپرای قورباغه های مرداب خوار یکی از بهترین آثاری است که در این مدت در اختیار خواننده های ایرانی قرار گرفته است و استقبال خوبی هم از آن شده است. این مجموعه هم از حیث مینی مال بودن و هم از حیث ساختار و محتوا، شاید یکی از بهترین مجموعه داستانها باشد.
4. گاهی رفتن به جایی، دیدن چیزی، ملاقات با عزیزی، گوش دادن به ترانه ای و یا خواندن کتابی تا مدتها ذهن و جان ما را در بر گرفته و احاطه می کند تکان می دهد و چیزی را در درون ما بیدار می کند و مانند موجی پدید آمده از انفجاری بزرگ، پرتابمان می کند به ناکجا آبادی که تنها خودت می دانی و خودت.
اپرای قورباغه های مرداب خوار دقیقن با من یک چنین کاری کرده است. کتابی که در ابتدا به دلیل حجم اندک و نوع ساختارش بیشتر به یک شوخی می ماند تا یک کتاب، اما وقتی که چند صفحه ای از آن را می خوانی گویی همدلی ات را برمی انگیزد و تو را در خود غرق می کند. از اینرو می خوانی و می خوانی تا تمامش کنی و حتا نور کم فروغ شمع هم نمی تواند تو را از خواندن بازدارد.
5. ممکن است داستانهایی هم در این مجموعه باشند که به نظر پوچ و بی معنا به نظر برسند این در داستان مینیمال امر عجیبی نیست. زیرا این ما هستیم که با ارتباط برقرار کردن با متن با یک داستان مینی مال، بر اساس حدس ها، گمان ها خواسته ها، علایق و سلایق و نیاز های فرهنگی که ما را احاطه نموده اند معنا را به متن تحمیل می نماییم و گاهی اوقات نیز ذهن ما از تحمیل معنایی بر متن مینیمال عاجز می مانیم. در داستان مینی مال نویسنده حرف خود را زده و رفته است و اینک نوبت ماست که با متن رو برو شویم و آن را بخوانیم.
اپرای قورباغه های مرداب خوار (داستانهای خیلی خیلی کوتاه) / جواد سعیدی پور / انتشارات کاروان / چاپ اول 1387 / 2000 نسخه / 1400 تومان
------------------------------------
- ۹۴/۰۳/۳۰
.
خوب سه کتاب بعدی برای امانت گیری ام تکمیل شد :)
فقط اینکه آخر داستانها مبهم است یا به قول شما بعهده خواننده گذاشته شده، کلافه کننده نیست؟