معرفی کتاب انسان بی نقص
انسان بی نقص
اخلاق در عصر مهندسی ژنتیک
نوشته مایکل سندل
ترجمه افشین خاکباز
انتشارات نشرنو
با همکاری نشر آسیم
آیا مایلید که فرزندانی باب طبع خود داشته باشید و آن ها را آنگونه که مایلید طراحی کنید؟
آیا دوست دارید که فرزندان شما، قد بلند، چشم آبی و دارای هوشی سرشار باشند.
آیا می خواهید که فرزندان شما به راحتی در دانشگاه پذیرفته شوند و از شانس قهرمانی در مسابقات ورزشی برخوردار باشد.
اگر این را رویایی باورنکردنی می دانید باید بگویم که علم ژنتیک تا نیمه راه را آمده و ممکن است همین روزها، در روزنامه ها یا اینترنت با آگاهی طراحی دلخواه فرزند مواجه شوید.
شاید چند سال دیگر شما بتوانید در فرزندان بعدی خود آپشن های فوق العاده ای تعبیه نموده و آن ها را آنگونه که تمایل دارید طراحی کنید.
اما، آیا ما از نظر اخلاقی چنین حقی داریم؟!!!
این مساله اخلاقی موجب شد تا جورج دبیلو بوش در سال ۲۰۰۱ شورای اخلاق زیستی را راه اندازی کند که از مایکل سندل نیز بعنوان یک فیلسوف سیاسی که تلاش فراوانی برای تبیین مفهوم عدالت کرده بود برای این شورا دعوت به عمل آمد.
مطالعات سندل در شورای اخلاق زیستی در نهایت به انتشار کتاب انسان بی نقص انجامید که در نوع خود بی نظیر بود.
او در این کتاب خواننده را در مقابل این سوال بنیادین قرار می دهد که آیا ما باید کیستی و چیستی دلخواهمان را بر فرزندان خود تحمیل کنیم.
او در این کتاب تلاش می کند خواننده ها را در موقعیت هایی چون بیماری های ژنتیک و هوا و هوس های پدر و مادری برای افزایش قد و توانمندی های جسمی و عقلی قرار دهد تا بتوانند متوجه ماجرا شوند.
او در این کتاب کوشش کرده تا به سوالات ابتدای نوشتارمان پاسخ دهد یا جواب های رایج را به چالش بکشاند.
آیا ما حق داریم سرنوشت دلخواه خودمان را به فرزندانمان تحمیل کنیم و یا در برابر اعضای بدن آن ها تصمیم گیری کنیم. آیا آنها در آینده ما را بخاطر تصمیماتمان شماتت نخواهند کرد؟
این کار چه تاثیر در طبقه بندی های اجتماعی خواهد گذاشت؟ آنهایی که ثروت لازم را برای این کار ندارند چه وضعیتی خواهند داشت؟
آیا تراریخته سازی جنین برای مسابقات ورزشی یا استفاده از داروهای ژنتیک نوعی از دوپینگ نیست؟
کتاب انسان بی نقص کتابی کوچک با پرسش ها و پاسخ های عمیق است. از آن کتاب هایی نیست که پاسخ را در مقابل شما قرار دهد و از شما بخواهد که مانند کودکی گوش به فرمان، از فرامین کتاب اطاعت کنید.
سندل در هر بخش از کتاب خود، با قراردادن شما در وضعیت های متفاوت، دغدغه هایی برای تفکر و تعمق در شما ایجاد می کند.
او پاسخی کلیشه ای برای شما ندارد بلکه سعی می کند پاسخ را از درون شما استخراج کند و شما هنگامی که کتاب می خوانید گویی خود آن را نوشته اید.