خلاصه کتاب هنر نه گفتن-بخش ششم
هنر نه گفتن
نوشته ی دیمون زاهاریادس
ترجمه ی میترا میرشکار
نشر علم
خلاصه نویسی: سید حسن کاظم زاده (کاظمینی)
بخش ششم
در بخش پنجم، شما را با ده راهکار مناسب برای "نه" گفتن آشنا کردیم. همچنین، این کتاب چهار روش دیگر را به عنوان راهکار ویژه معرفی کرده که ما در اینجا به دلیل مراعات حقوق ناشر و البته جلوگیری از طولانی شدن مطلب آنها را کنار می گذاریم.
🔲 شما مسئول واکنش دیگران نیستید
یکی از بزرگترین موانع مردم شادکن ها این است که نسبت به احساس و واکنش دیگران احساس مسئولیت می کنند.
آنها می هراسند که نه گفتن آنها
موجب ناراحتی و عصبانیت درخواست کننده شود.
این ترس آنها را وادار می کند که مدام اولویت های دیگران را به اولویتهای خود ترجیح دهند.
این تمایل ناشی از عوامل متعددی است به عنوان مثال ممکن است فرد ناامیدانه بخواهد مورد علاقه دیگران باشد، به دنبال کسب تایید و تصدیق دیگران باشد و البته بله گفتن اساسی ترین راه در این راستا است.
یا ممکن است "مردم شاد کن" تصویر ذهنی ضعیفی از خودش داشته باشد و بر این باور باشد که خوشبختی دیگران مهمتر از خوشبختی خود اوست.
اگر می خواهید با اعتماد به نفس و بدون احساس گناه پاسخ منفی بدهید باید برای خودتان حد و حدود مرزهای احساسی تعیین کنید.
باید از احساس مسئولیت نسبت به احساس دیگران پرهیز کنید. و واکنشهای منفی آن را به حساب خود نگذارید.
مادامی که درخواستی را با متانت و احترام رد میکنید نباید خودتان را مسئول واکنش ضعیف درخواست کننده بدانید.
به عنوان مثال ممکن است طرف مقابل روز سختی را پشت سر گذاشته باشد و پاسخ منفی شما مستمسکی می شود تا او را به هم بریزد.
در نهایت باید بدانید که شما احساسات دیگران را کنترل نمی کنید و از اینرو مسئول واکنش آنها نیز نیستید.
گفتنی است که اگر پاسخی را مودبانه و با صراحت و صمیمیت رد کردید و طرف مقابل واکنشی خصمانه از خود نشان داد، قضیه را رها کنید. احساسات منفی چنین فردی از درون اوست و اصلا ارتباطی به شما ندارد.
🔲 وقت و علایق شما ارزشمند هستند
اغلب اوقات مردم شاد کن ها، نیازهای دیگران را به نیازهای خودشان ترجیح می دهند چون احساس می کنند وقت، علایق عقاید و اهدافشان اهمیت کمتری دارد.
این مشکلی است که از تصویر خود در ذهن داریم. فردی که تصویر ذهنی ضعیفی از خود دارد، تصور می کند دیگران از او مهمتر هستند. از این رو چنین شخصی اعتماد به نفس کافی ندارد تا به علایق خود توجه کند. و همین امر موجب می شود که "نه" گفتن برایش دشوار باشد.
اگر برای خودتان ارزش قائل شوید، و خودتان را با آدم های اطرافتان یکسان در نظر بگیرید، در نهایت، این امر موجب می شود دریابید وقت، علایق، عقاید و اهداف شما نیز همانند دیگران مهم هستند.
هنگامی که به این حقیقت پی می برید، متوجه خواهید شد که می توانید بدون احساس گناه، درخواستی را رد کنید.
مهم اینکه، قادر خواهید بود بدون اندیشیدن به اینکه تصمیمتان مورد تایید طرف مقابل است یا خیر، این کار را انجام دهید.
🔲 نه گفتن از شما آدم بدی نمی سازد.
آیا تا بحال فکر کرده اید که چرا وقتی به کسی نه می گویید احساس گناه می کنید؟
این کار نوعی واکنش اکتسابی است که در طول زندگی در ذهنتان حک شده است.
دوران کودکی تان را به یاد آورید. آیا به خاطر دارید که چقدر نه گفتن برای تان آسان بود؟ شما نگران احساسات دیگران نبودید. در ضمن نگران آداب و معاشرت تان هم نبودید. اگر نمی خواستید کاری را انجام بدهید "نه" می گفتید.
زمانی که در مدرسه بودید و دریافتید بزرگتر هایتان(آموزگار، والدین و غیره) از نه شنیدن بدشان می آید. و به تدیج متوجه بازخوردهای این پاسخ تان شدید. و این امر بطور جدی به شما تلقین شد.
از خودتان بپرسید که آیا غالبا مردم از رد کردن درخواست شان ناراحت یا حتی عصبانی می شوند؟ البته که این طور است. اما به خاطر داشته باشید که شما نمی توانید عکس العمل های دیگران را کنترل کنید.
به خاطر داشته باشید که وظیفه ی شما این نیست که از درخواست کننده دلجویی کنید.
به علایق و مسئولیت های خود توجه کنید تا با عقل و درایت محدودیت های تان را مدیریت کنید.
🔲 کار را با نه گفتن های ساده شروع کنید
یاد گرفتن نه گفتنی که با اعتماد به نفس باشد، مانند کسب هر عادت جدید دیگری است.
بهترین کار این است که کم کم انجام شود و کار نه گفتن را با پیروزی های کوچک شروع کنید تا به تدریج عادت کنید. به این ترتیب به تدریج حس کنترل فردی تان تقویت می شود.
فرض کنید در صف استار باکس ایستاده اید و فروشنده از شما می پرسد که آیا با قهوه ی خود نان شیرینی هم می خواهید؟
حتی اگر فکر خوردنش وسوسه تان کرد، پاسخ منفی بدهید. کارکنان فروشگاه ها به نه شنیدن عادت دارند. هر روز صدها نه می شنوند اگر پاسخ منفی بدهید از شنیدن این نه ها ناراحت یا عصبانی نمی شوند.
بعد سعی کنید از نه گفتن در مواقعی که با تلفن حرف می زنید استفاده کنید.
به عنوان مثال فرض کنید فروشنده ای به شما تلفن می زند و می کوشد چیزی به شما بفروشد، با احترام پیشنهادش را رد کنید.
فراگیری نه گفتن در چنین شرایط کم خطری، به شما اجازه می دهد به تدریج و آهسته اعتماد به نفس تان را بسازید.
هنگامی که اعتماد به نفس تان بالا می رود، می توانید آگاهانه در شرایط پر خطر تر عمل کنید. این روش اجازه می دهد که این عادت در ذهنتان جای گیرد.
🔲 هنر نه گفتن
ادامه دارد...